زلزله مرگبار در کمین تهران

آشنایی با حوادث و بلایای طبیعی نظیر سیل، زلزله ، طوفان وآموزش های مربوط به مقابله با آن

زلزله مرگبار در کمین تهران

پستتوسط sb125 » يکشنبه دي ماه 5, 1389 10:26 pm

.
[align=center]زلزله مرگبار در کمین تهران [/align]

«در ۲۵ سال گذشته، ۱۰۰ هزار ایرانی در زلزله های مختلف جان خود را از دست داده اند با این حال حذف روز ایمنی در مقابل زلزله ۵ دی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلا می تعجب آور است.» این بخشی از مصاحبه مهندس باقری، رئیس ستاد حوادث غیرمترقبه کشور است که روز گذشته به گلا یه از حذف روز ایمنی در تقویم پرداخته است.

این سخنان در حالی مطرح شد که از مجموع ۸۳ شهر ایران که بیش از ۷۵ هزار جمعیت دارند، مردم ۳۳ شهر در پهنه های با خطر بالا و نسبتا بالای زلزله زندگی می کنند. مهمترین مکان های زلزله خیز دنیا در سه منطقه کمربند چین خورده آلپ هیمالیا، کمربند اطراف اقیانوس آرام و کمربند میانی اقیانوس اطلس پراکنده اند. کشور ما روی کمربند چین خورده آلپ هیمالیا قرار دارد و از جانب دو صفحه اوراسیا و عربستان تحت فشار است. بنابه نظر متخصصان پوسته ای عربستان سالانه به میزان پنج سانتیمتر به سمت فلات ایران حرکت می کند. در نتیجه فشار دو صفحه از شمال و جنوب، مقدار زیادی انرژی در پوسته ایران جمع می شود که به صورت زلزله های کوچک، متوسط و بزرگ هر ازچند گاهی آزاد می شود.

متخصصان ایران را از نظر زلزله خیزی به چهار منطقه تقسیم می کنند. اولین منطقه، کمربند چین خورده زاگرس شامل نواحی جنوبی و جنوب غربی ایران است. این منطقه هر چند زلزله خیز ترین منطقه کشور به حساب میآید اما، زلزله هایی که در آن اتفاق می افتد بیشتر از نوع خفیف و متوسط است. ناحیه البرز نیز زلزله خیز است و محدوده آن از قفقاز تا شمال خراسان است. زلزله هایی که در این قسمت میآید از نوع بزرگ و مخرب است. تعداد این زلزله ها کم و دوره آرامش آن طولانی تر است. زلزله رودبار و منجیل در این منطقه رخ داده است. نواحی مرکزی و شرق ایران نیز زلزله خیز است و زلزله بزرگ طبس در سال ۱۳۵۷ در این قسمت اتفاق افتاده است. چهارمین قسمت از ایران که با خطر بروز زلزله رو به رو است، ناحیه آذربایجان است.

بررسی ها نشان می دهد در این ناحیه خطر بالقوه زلزله زیاد است; چرا که گسل های فراوان و فعالی در این ناحیه وجود دارد و کوه های آتشفشانی سهند و سبلان نیز می توانند در بروز زلزله نقش داشته باشند. هر چند بزرگترین زلزله ثبت شده در ایران در سال ۱۳۵۷ در طبس رخ داده است اما پر تلفات ترین زلزله ایران، زلزله ای است که در سال ۱۳۶۹ در رودبار و منجیل اتفاق افتاد. در این زلزله حدود ۴۰ هزار نفر کشته شدند.

همانطور که عنوان شده در ایران روزی نیست که زلزله نیاید. این زلزله ها در بسیاری موارد کوچک و گاهی بزرگ هستند. در سال گذشته نزدیک به ۸۰ زلزله بزرگ تر از چهار ریشتر مناطق مختلف ایران را لرزاند. در چنین شرایطی و در حالی که زلزله قابل پیش بینی نیست، آماده بودن شهروندان در برابر زلزله امری ضروری به نظر می رسد. ستاد مدیریت بحران که قرار است در هنگام بروز حوادث بزرگی مثل زلزله نقش اصلی را ایفا کند، قدمت زیادی در کشور ما ندارد. هنوز یک دهه از تشکیل این ستاد نمی گذرد و ما در این زمینه تازه اولین گام ها را برداشته ایم.

کارشناسان معتقدند آماده کردن شهروندان در کنار استاندارد کردن ساخت و سازها می تواند خسارت های بروز زلزله را کاهش دهد. به هر حال ما در شرایطی هستیم که زلزله شهرهای بزرگ و مراکز اصلی جمعیتی ما را تهدید می کند. احتمال وقوع زلزله در تهران جدی است و اگر آمادگی لازم در این زمینه وجود نداشته باشد، ممکن است فاجعه بزرگی رخ دهد.

پدر علم زلزله شناسی ایران می گوید: تلفات و خسارات زمین لرزه احتمالی در تهران که همیشه باید انتظار آن را داشت به مراتب بیش از زلزله ای است که چند وقت پیش در هائیتی آمد و فجایع تلخی را به همراه داشت. البته فراموش نکنیم که با توجه به وضعیت نا مناسب پایتخت، تلفات و خسارت های ثانویه آن به مراتب شدید تر از اثرات زلزله مرگبار اصلی خواهد بود.

بهرام عکاشه تصریح می کند: در تهران آب از کوه های البرز جاری شده و به سمت دشت ورامین میآید و یک مخروط افکنه می سازد و مردم هم بدون توجه به گسل و جنس زمین روی مخروط افکنه اقدام به ساخت و ساز کرده اند. نکته اساسی این است که باید در ساخت ساختمان ها به جنس زمین و مقدار خاکبرداری توجه شود و فکر نمی کنم در ساخت و سازهای شهر تهران کسی این مسئله را جدی گرفته باشد.

او با استناد به گزارشی که یک تیم ژاپنی ۱۰ سال پیش تهیه کرده است، می گوید: در صورت بروز زلزله از سمت ری، مناطق ۱۶،۱۲،۱۱ و ۲۰ تهران با خاک یکسان خواهند شد و این مناطق فرسوده ترین بخش های شهر هستند.

یک زلزله بزرگ اگر در منطقه ای پرجمعیت اتفاق بیفتد می تواند آنقدر خسارت جانی و مالی داشته باشد که کشور به طور کامل فلج شود. گستردگی خسارات احتمالی یک زلزله باعث می شود کارشناسان برای موارد مختلف برنامه ریزی کنند.آوار برداری، اطفای حریق، ارایه کمک های اولیه، تخلیه اضطراری و اسکان حادثه دیدگان از فعالیت هایی است که در هنگام وقوع زلزله انجام می شود. اطلاع رسانی در سالهای اخیر باعث شده است که بسیاری از ایرانیان نام این فعالیت ها را شنیده باشند. اینکه شهروندان چقدر با این فعالیت ها آشنا هستند مهم است و مهم تر از آن این است که آنها با چه مواردی آشنایی ندارند.

واقعیت این است که شهروندان نام بسیاری از فعالیت های ضروری در هنگام بروز بحران هایی مانند زلزله را نشنیده اند یا اگر شنیده باشند، آن فعالیت ها را ثانویه می دانند. خدمات روان شناختی و مددکاری از این جمله است و نه تنها شهروندان که بسیاری از مدیران نیز این فعالیت ها را ثانویه قلمداد می کنند. این در حالی است که تجربه نشان می دهد خدمات روان شناختی و مددکاری باید از همان ساعت های اولیه بروز حادثه و همراه با دیگر خدمات ارایه شود. روان شناسان بر ارایه خدمات روان شناختی و نقش مهم این خدمات چه در آماده سازی برای مواجهه با زلزله و چه پس از بروز حادثه تاکید دارند.


[align=left]بخش اول » روزنامه مردم سالاری[/align]
لبخند تو را دیر زمانی است ندارم ؛
یک بار دگر خانه ات آباد بگو " سیب "
نماد کاربر
sb125
همکار سايت
همکار سايت
 
پست ها : 215
تاريخ عضويت: پنج شنبه شهريور ماه 28, 1386 1:00 am
تشکر کرده: 6 بار
تشکر شده: 8 بار
امتياز: 4770

زلزله مرگبار در کمین تهران - 2

پستتوسط sb125 » يکشنبه دي ماه 5, 1389 10:28 pm

.
[align=center]زلزله مرگبار در کمین تهران (بخش دوم)[/align]

● جامعه در وضعیت آسیب ناپذیری

زلزله شهرهای بزرگ ایران را تهدید می کند و بروز چنین حادثه ای خسارت های مالی و جانی شدیدی بر جا می گذارد. این هشدار البته شهروندان را می ترساند. از سال ۸۲ که زلزله ای در شمال ایران اتفاق افتاد و تهران هم لرزید، صحبت هایی از این دست اهمیت بیشتری پیدا کرده است. از اوایل امسال هم که زلزله در تهران با طرح انتقال کارمندان از این شهر و سبک کردن جمعیت پایتخت پیوند خورد، قریب الوقوع بودن زلزله در شهری بزرگ مثل تهران بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. همه این ها باعث شده است که تحلیل های مختلفی در این مورد ارایه شود. برخی قریب الوقوع بودن زلزله را باور کرده اند و برخی نه. همچنین برخی تمهیداتی در این مورد اندیشیده اند و برخی نه. و به هر حال، کابوس زلزله کم و بیش وجود دارد و ترس از زلزله بر ترس های ما اضافه شده است.

یک روان شناس در مورد شرایط قبل از بروز حادثه می گوید: در شرایط قبل از بروز حادثه مثل شرایطی که ما در حال حاضر در آن قرار داریم و صحبت هایی مبنی بر وقوع زلزله بزرگ رد و بدل می شود، افراد جامعه وضعیت آسیب ناپذیری دارند.

فرید براتی سده ادامه می دهد: وضعیت آسیب ناپذیری به این معنا است که افراد می گویند یا حادثه رخ نمی دهد یا اگر اتفاقی افتاد بلایی سر ما نمیآید; در واقع، همان مرگ برای مرغ همسایه است.

او وضعیت آسیب ناپذیری را هم خوب و هم بد می داند و می گوید: اگر قرار باشد مدام به اتفاقی که ممکن است رخ دهد فکر کنیم دچار اضطراب، نگرانی و ناراحتی می شویم و این، زندگی ما را مختل می کند. بنابراین، از این لحاظ وضعیت آسیب ناپذیری خوب است اما، باید به این هم توجه داشته باشیم که وقتی هشدارها جدی و بروز حادثه قریب الوقوع است اینکه توجهی به آن نداشته باشیم و خود را آماده نکنیم خوب نیست.

این روان شناس از آشتی دادن این دو حالت متضاد حرف می زند و می گوید: ما در عین حال که ترس مرضی را از خود دور می کنیم باید برای اتفاقی که هر لحظه ممکن است رخ دهد خود را آماده سازیم. در یکی دو سال اخیر و به ویژه امسال که از تریبون های مختلف از قریب الوقوع بودن زلزله در شهر های بزرگی مانند تهران گفته اند، این نظر براتی توسط بسیاری از کارشناسان تایید شده است. به نظر می رسد لزوم آماده کردن شهروندان در برابر زلزله احساس شده است و بدیهی است که گام اول برای این کار، اطلاع رسانی است. در این مورد اما منبع اطلاع رسانی به چالش کشیده می شود; همانطور که براتی می گوید: اگر بخواهیم مواردی مثل قریب الوقوع بودن زلزله را به اطلاع مردم برسانیم، منبع اطلاع رسانی بسیار مهم است. این منبع باید منبعی باشد که مردم به آن اعتماد دارند.

او در این مورد مثالی می زند و می گوید: در زمان شوروی سابق یک خبر عجیب و غریب مثل حمله موجودات فضایی، توسط روزنامه ای در این کشور منتشر شد. این روزنامه منبع قابل اعتمادی نبود و به همین دلیل افراد کمی خبر منتشر شده را باور کردند اما، وقتی همان خبر توسط یک موسسه علمی منتشر شد تعداد زیادی آن را پذیرفتند. در مورد زلزله در شهر بزرگی مثل تهران هم باید اطلاع رسانی از طریق موسسات علمی انجام شود وگرنه، اینکه قریب الوقوع بودن زلزله ورد زبان هر کسی باشد مردم باور نخواهند کرد.

این روان شناس در مورد اینکه آیا مشکلات زندگی روزمره باعث نمی شود مردم به اخباری مبنی بر قریب الوقوع بودن زلزله توجه نکنند، می گوید: به هر حال بحث سر جان و هستی آدم ها است و اگر ما شاهد این هستیم که موضوع جدی گرفته نمی شود باید پژوهش هایی گسترده در این زمینه انجام شود. ما در ایران کمتر از این جور پژوهش ها داریم.

به هر حال آنچه مسلم است این است که باید مردم اول بپذیرند که هشدار در مورد زلزله نمایشی و برای مثال به منظور رسیدن به اهدافی دیگر نیست. آن وقت است که آنها با موضوع کلنجار خواهند رفت و آمادگی در برابر زلزله به یک خواست عمومی تبدیل می شود. در حال حاضر، ما شاهد این هستیم که مانورهای مختلفی به منظور آماده کردن شهروندان در برابر زلزله در سطح کشور برگزار می شود. کافی است تماشاگر یکی از این مانور ها باشید تا ببینید بسیاری از مردم آن را نوعی شوخی و سرگرمی قلمداد می کنند. آنها هنوز زلزله را دور از خود احساس می کنند و خود را نیازمند آموزش نمی بینند.


[align=left]بخش دوم » روزنامه مردم سالاری[/align]
لبخند تو را دیر زمانی است ندارم ؛
یک بار دگر خانه ات آباد بگو " سیب "
نماد کاربر
sb125
همکار سايت
همکار سايت
 
پست ها : 215
تاريخ عضويت: پنج شنبه شهريور ماه 28, 1386 1:00 am
تشکر کرده: 6 بار
تشکر شده: 8 بار
امتياز: 4770

زلزله مرگبار در کمین تهران (بخش سوم)

پستتوسط sb125 » يکشنبه دي ماه 5, 1389 10:31 pm

.
[align=center]زلزله مرگبار در کمین تهران (بخش سوم)[/align]

● کمک های اولیه روان شناسی

همانطور که عنوان شد ارایه خدمات روان شناختی و مددکاری باید در ساعت های اولیه وقوع زلزله و همراه با ارایه دیگر خدمات انجام شود. یک روان شناس در این زمینه می گوید: رفع جراحت های احتمالی و آسیب دیدگی های پنهان و آشکار در لحظات اولیه در کاهش آلام موثر است.

فربد فدایی معتقد است:علم روان شناسی می گوید در برخورد با فجایعی مانند زلزله ۷۵ درصد مردم دچار نشانه هایPTSD می شوند که شایع ترین این نشانه ها یادآوری مجدد رویداد فاجعهآمیز، چه در خواب و چه در بیداری است. در حالت بیداری، فرد صحنه های وحشتناکی را که با آن رو به رو شده می بیند و می شنود که حالتی وهم انگیز است. در خواب هم کابوس هایی در مورد زلزله می بیند.

به گفته او بازماندگان چنین فجایعی دچار نوعی کرختی در حالت های عاطفی و ارتباط با دیگران می شوند; به نحوی که از نظر انسانهای عادی، دور از دسترس و بی تفاوت به نظر می رسند. آنها در برابر هر چیزی که یادآور زلزله باشد عکس العمل شدیدی نشان می دهند و همان حالات دوباره زنده می شود. بنابراین می کوشند از یادآوری بپرهیزند.

این استاد دانشگاه خاطرنشان می کند: از سوی دیگر بازماندگان در برابر محرک های جزئی از جا می پرند و به نظر دیگران عصبی و تحریک پذیر هستند. دورنما و آینده زندگی به نظر آنها تاریک است و احساس می کنند قادر به ادامه تحصیل یا ازدواج یا کسب یک شغل مناسب نخواهند بود. تمرکز ندارند و کارکردهای اجرایی روانی شامل برنامه ریزی برای فعالیت هایشان دچار اختلال می شود. کودکان و نوجوانان در ادامه تحصیل دچار مشکل می شوند و تقریبا تمام جنبه های مهم شخصی، خانوادگی و اجتماعی تحت تاثیر زلزله قرار می گیرد.

یک روان شناس دیگر نیز با تاکید بر اینکه روان شناسان باید از همان ساعت های اولیه که حادثه رخ می دهد به ارایه خدمات بپردازند، می گوید: ما اصطلاحی تحت عنوان کمک های اولیه روان شناسی داریم و روان شناسان باید در ساعت های اولیه این خدمات که شامل ابراز همدردی، تخلیه هیجانی و شناخت افراد در معرض خطرات است را ارایه دهند.

براتی به اصولی در زمینه ارایه خدمات روان شناختی اشاره می کند و می گوید: باید خدماتی که ارایه می شود با جامعه هدف سنخیت داشته باشد. برای مثال در جریان زلزله بم ما شاهد بودیم که عده ای برای عوض کردن حال و هوای مردم پسر و دختری را سر سفره عقد نشاندند. این در حالی است که ما در فرهنگ خود این را داریم که وقتی فردی عزادار است تا مدت ها در شرکت در مجالس شادی اجتناب می کند و حتی چند روزی اطرافیان او برای رعایت حالش تلویزیون و رادیو را هم روشن نمی کنند. آنها چیزی در فیلم ها دیده بودند و می خواستند آن را اجرا کنند در حالی که، باید توجه داشت کارهایی که می کنیم با فرهنگ مردم آسیب دیده سنخیت داشته باشد.

به گفته این استاد دانشگاه ارایه هر نوع خدمتی باید منطقی باشد و ارایه خدمات روان شناختی باید همراه با ارایه سایر خدمات انجام شود; چنانکه خوب است تیم هایی متشکل از امدادگران، پزشکان، روان شناسان و مددکاران به محل اعزام شود یا اینکه امدادگران آموزش هایی در زمینه ارایه خدمات روان شناختی ببینند.

او می گوید: باید به گروه های ویژه مانند کودکان، سالمندان و معلولان توجه کرد. برای مثال در مورد کودکان نباید آنها را از پدر و مادر یا خویشاوندانشان جدا کرد. گاهی اتفاق می افتد که کودکان را به بهانه دور کردن از محل خطر به جایی دیگر و گاهی دور از خانواده و شبکه خویشاوندی شان می فرستند که این کار آسیب زا است.

براتی ادامه می دهد: از طرف دیگر، خوب است مراکز آموزشی کودکان زود راه اندازی شود و حتی اگر قرار است کلاس های درس روی خرابه های مدرسه یا در چادر برگزار شود باید این کار را انجام داد; چرا که بررسی ها نشان می دهد کودکان، حتی آنها که از مدرسه فراری بوده اند، بعد از وقوع حوادثی مثل زلزله تمایل شدیدی به مدرسه پیدا می کنند. مدرسه برای آنها نماد امنیت و بازگشت آرامش است.

فدایی نیز در مورد شرایط روحی و روانی بازماندگان زلزله می گوید: معمولا بیشتر افراد در لحظات اولیه بعد از نجات از زیر آوار ناشی از زلزله، نوعی حالت انکار دارند و مایلند به خود تلقین کنند آنچه ادراک می کنند واقعی نیست و در خواب هستند. در واقع، چند ساعت طول می کشد تا با اضطراب و خشم نسبت به موضوع واکنش نشان دهند.

به گفته او اطرافیان باید سعی کنند انرژی روانی بازمانده را در راستای افکار مربوط به رویکرد های منطقی همسو کنند تا او بتواند از این تجربه تلخ برای ساختن زندگی خود و دیگران استفاده کند و ساز و کارهای روانی او به صورت سازنده از این فرصت دوباره خدادادی برای زندگی بهره بگیرد.

این روان شناس معتقد است: برخی از مسایل می توانند موجب کاهش عوارض ناشی از نا به سامانی شوند. برای نمونه در صورتی که زندگی قبلی فرد، زندگی رضایت بخشی بوده و ظرفیت روانی او بالا باشد بهتر قادر به تحمل فاجعه خواهد بود اما، افرادی که تجربیات مشابهی در گذشته داشته اند واکنش های شدیدتری نشان می دهند. در واقع، آشنایی با این فجایع موجب رفع حساسیت نمی شود بلکه، توان تحمل آن را قوت می بخشد.

او خاطرنشان می کند: در صورتی که بازمانده احساس کند شرایط دیگران نیز مانند او است و خود را منحصر به فرد تلقی نکند، این نوع تفکر و احساس در کاهش نشانه ها تاثیری مثبت دارد. بنابراین باید توجه کامل به نیازهای اولیه و عاطفی فرد لحاظ شود و ترجیح یا تبعیضی در ارایه خدمات یکسان درمانی یا اجتماعی نباشد. هر چه سن فرد کمتر باشد یا حادثه دیده سالمند باشد، ظرفیت او برای مقابله با فشار روانی کمتر از دیگران است. بنابراین، گروه های کودک و سالمند نیازمند توجه بیشتری در راستای تخفیف عوارض هستند. به گفته فدایی بهتر است در همان محدوده زلزله زده نیازهای افراد برطرف شود و از انتقال بازماندگان به دیگر نقاط کشور پرهیز شود زیرا، مهاجرت باعث از هم گسیختگی جامعه می شود.

او می گوید: بازسازی سریع مناطق ویران شده و بازگرداندن روح زندگی در رفع مشکلات روانی و پر رنگ کردن هویت و گذشته بازماندگان بسیار موثر است.

آنچه اهمیت دارد این است که ما هر چند در سالهای اخیر گام هایی در زمینه اثبات این موضوع برداشته ایم که ارایه خدمات روان شناختی و مددکاری در هنگام وقوع بلایا از اهمیت زیادی برخوردار است اما، هنوز تا نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم. در کشور آمریکا نزدیک به ۴۰ هزار روان شناس برای ارایه خدمات در زمان وقوع بلایا آموزش دیده اند. کارشناسان می گویند در هنگام وقوع زلزله برای هر ۲۵۰ تا ۵۰۰ نفر یک نفر را می خواهیم که کارهای روان شناختی انجام دهد. برآوردها نشان می دهد که در صورت وقوع زلزله در تهران به حدود ۱۰ هزار روان شناس نیاز داریم. روشن است که چنین نیرویی را در اختیار نداریم و از طرف دیگر، امدادگران آموزش های لازم را ندیده اند تا بتوانند حداقل خدمات روان شناختی را ارایه کنند.

به گفته براتی این کاستی در جریان زلزله بم به خوبی خود را نشان داده است. او می گوید: امدادگران اعزامی به بم تا مدتی دچار مشکلات روحی و روانی بودند. این نشان می دهد که امدادگران ما در این زمینه آماده نیستند و باید به آنها آموزش داد.

علاوه بر این، موضوعی که پس از زلزله بم و به ویژه در سالهای اخیر روی آن تاکید شده این است که بازماندگان زلزله در معرض آسیب های اجتماعی هستند.

براتی می گوید: خشونت های خانگی مانند خشونت علیه زنان و خشونت علیه کودکان در جامعه زلزله زده افزایش می یابد .همچنین آسیب هایی مانند طلاق، خودکشی، اعتیاد و... زیاد می شود و به همین دلیل باید به این جامعه توجه ویژه ای داشت.

بارها روی این نکته تاکید شده است که زلزله را نمی توان پیش بینی کرد اما، این به معنای آن نیست که ما در برابر زلزله دست و پا بسته ایم. در کشور های پیشرفته تمهیداتی در این زمینه اندیشیده شده است که از دغدغه های شهروندان به میزان زیادی کاسته است. بسیاری از ساختمان ها در کشور ژاپن در برابر زلزله هفت ریشتری مقاوم هستند. در سانفرانسیسکوی آمریکا هم ساختمان ها چنین مقاومتی دارند و علاوه بر این برای زمان های بحران سناریوهای دقیقی نوشته شده است. تمامی این فعالیت ها از این نقطه آغاز شده است که شهروندان خطر یک در هزار و حتی بیشتر زلزله را جدی گرفته اند. این جدیت مطالبه هایی را به همراه می آورد که در صورت تحقق آنها ترس از زلزله از بین می رود.

[align=left]بخش سوم » روزنامه مردم سالاری[/align]
لبخند تو را دیر زمانی است ندارم ؛
یک بار دگر خانه ات آباد بگو " سیب "
نماد کاربر
sb125
همکار سايت
همکار سايت
 
پست ها : 215
تاريخ عضويت: پنج شنبه شهريور ماه 28, 1386 1:00 am
تشکر کرده: 6 بار
تشکر شده: 8 بار
امتياز: 4770

زلزله تهران

پستتوسط montazer » دوشنبه دي ماه 6, 1389 2:38 pm

.
سلام .. ممنون از مقاله خوبتون

بد نیست یک بار دیگه این مطلب رو هم مطالعه کنیم ( تاپیکی تحت عنوان "روزی که زلزله تهران را گورستان کرد" که چند وقت پیش یکی از کاربران محترم ارسال کردن و بحث های زیادی هم روی اون شد .... )

این هم لینکش : http://nejatgar.com/ftopicp-775.html#775
پایگاه اینترنتی نجاتگر :: مدرسه الکترونیکی آموزشهای امداد و نجات
نماد کاربر
montazer
مدیر سایت
مدیر سایت
 
پست ها : 606
تاريخ عضويت: چهارشنبه شهريور ماه 27, 1386 1:00 am
محل سکونت: شیراز
تشکر کرده: 37 بار
تشکر شده: 23 بار
امتياز: 17823


بازگشت به حوادث و بلایای طبیعی

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 0 مهمان