مصاحبه اختصاصی با خانم پونه رحمانی ( جوان برتر سال 1388)

انجمن بانوان امدادگر پذیرای مقالات ، سوالات و خاطرات شما خوهران امدادگر گرانقدر می باشد .

مدير انجمن: atr_zohoor

مصاحبه اختصاصی با خانم پونه رحمانی ( جوان برتر سال 1388)

پستتوسط bahoosh » چهارشنبه تير ماه 9, 1389 10:37 am

[align=center]مصاحبه اختصاصی با
خانم پونه رحمانی ( جوان برتر سال 1388)  


[/align]

خانم رحمانی لطفا خودتان را معرفی کنید :

پونه رحمانی هستم ،  متولد خرداد ماه سال 1363 ـ تاکستان

  
لطفاً خانوادتان را نیز معرفی کنید :

پدرم کارمند و مادرم خانه­دار است. دو برادرم دارم. حامد (دانشجوی مهندسی مکانیک) و حمیدرضا (دانشجوی فیزیک اتمی)


از گذشته برایمان بگوید :

دوران کودکیم و دوران مهدکودکم را بسیار دوست دارم، به خصوص کتاب قصه­­هایی که مادرم برایم می­خواند که هنوز هم همه­ی آن­ها را دارم .بچه­ای بودم که با ذوق و شوق به مدرسه رفتم و آن قدر مدرسه را دوست داشتم که دلم می­خواست جمعه­ها هم به مدرسه می­رفتم.


درباره جشنواره بگید و اینکه چطور وارد سازمان جوانان هلال احمر شدید :

انتخاب من در جشنواره جوان برتر جمعیت هلال احمر نتیجه­ی 8 سال فعالیتم بود. (در هلال احمر) این جشنواره برای اولین بار در کشور برگزار شد و از بین تمام اعضای سازمان جوانان هلال احمر ابتدا در مرحله شهرستانی، بعد در مرحله استانی داوری­ها انجام شده و منتخبین استانی به مرحله کشوری راه پیدا کردند که تعداد این افراد 313 نفر بود. از این تعداد در حدود 60 نفر جهت مصاحبه حضوری انتخاب شدند و پس از مصاحبه 17 نفر برنده دیپلم افتخاری، 34 نفر برنده تندیس، 4 نفر به عنوان جوان برتر و 2 نفر به عنوان جوان ارشد انتخاب شدند. که یکی از این دو نفر من بودم و نفر دیگر آقای اسدی از استان همدان.

نحوه آشنایی من با هلال احمر بر می گرده به  تابستان 1381 که جهت شرکت در کلاس­های امداد وارد هلال احمر شدم و در آن جا با سازمان جوانان هلال احمر آشنا شدم با توجه به این که من در دوره مدرسه در فعالیت­های فوق برنامه شرکت می­کردم و با ارگان­های مختلفی آشنا بودم، نظر به شرکت در دوره­های آموزشی سازمان جوانان با اهداف هلال احمر آشنا شدم و متوجه شدم هلال احمر با عقاید و افکار من بسیار سازگار است. کم­کم در آن جا ماندگار شدم چرا که سازمان جوانان هلال احمر محیطی سالم، اخلاق محور و دین مدار را فراهم نموده و راه کمک به خلق و بشر دوستی را پیش پای جوانان قرار داده است.

این فعالیت­ها کاملاً بشر دوستانه و در راه­ رضای خدا و کمک به خلق می­باشد.این جشنواره نیز در راه انتخاب جوانان بشر دوست بود.استعدادهای به طور مساوی و عادلانه بین همه آدم­ها تقسیم شده است. آن چه که باعث تفاوت آدم­ها با هم می­شود نگرش آنهاست. نگرش همان عادت فکری است و نمایانگر توقعات فرد از زندگی است. محیط، خانواده، تربیت و روند رشد فرد موجب شکل­گیری نگرش افرادی می­شود.

حتی گناهان کبیره­ای مثل غرور، خشم، تنبلی، حرص و ... همگی تابع نگرش و انگیزه و افکار باطنی افراد است. بهتر است به این باور برسیم که نوع نگاه ما به زندگی و بزرگ و کوچک بودن اهداف ماست که مسیر را مشخص می­کند. باید به توانایی­های خود اعتقاد داشته باشیم توان انسان­ها حد و مرز ندارد ... اگر خداوند را در همه­ی لحاظ زندگی ببینیم زندگی لذت بخش خواهیم داشت، فداکاری و گذشت شرط پیشرفت است.

باید سعی کنیم در هر محیطی بهترین باشیم برای این که در بهترین محیط باشیم. پیشرفت رسیدن به هدف یا چیزی نیست، در واقع همان مسیر است و چیزی نسبی، آری پیشرفت و موفقیت نسبی است، همیشه باید به پله­های بلندتر و بالاتری فکر کنیم.


خانم رحمانی ضمن بیان مدرک تحصیلی خود ، به ما بگید که جدا از فعالیت های هلال احمر چه زمینه هایی دیگر را نیز دوست دارید؟

من دارای مدرک کارشناسی فیزیک حالت جامد هستم. به نظر من علم راهی برای رسیدن به خدا.

من همیشه دو دست دارم چیزهای زیادی را بیاموزم، در هر زمنیه­ای، نقاشی، خوشنویسی، معرق، منبت، گرافیک، کاریکاتور و پوسترسازی هزینه­هایی است که در آن فعالیت می­کنم. در مورد کامپیوتر به office مسلطم، با فتوشاپ کار می­کنم و در حال یادگیری Corel هستم.

[align=center][/align]


همت و تلاشتون قابل ستایش است ، خانم رحمانی این موفقیتتون رو با کسی قسمت نکردید ؟    

ممنون ؛ چرا واقعیتش من مدالم را به شهدای هلال احمر و جانبازان شیمیایی اهدا کردم. به نظر من همه ما به آنهایی که رفتند تا ما بمانیم مدیونیم.

من همیشه لطف خداوند را در همه لحظه­های زندگی حس کرده­ام. خداوند همیشه بر رفتار ما آگاه است و ما را می­بیند پس نباید از خودمان غافل باشیم.


در آخر اگر از کسی یا کسانی بخواهید تشکر کنید ، آنها چه کسانی هستند ؟

من از پدر و مادرم، خانم طاهرخانی مسئول امور جوانان و آقای طاهرخانی رئیس هلال احمر تاکستان که واقعاً برای من بسیار زحمت کشیدند، تشکر می کنم . از  آقای علیخانی و آقای میرزایی و همه کسانی که در راه رسیدن به این مقام به من کمک کردند ، مدیونم. همچنین مسئولین استان و شهرستان ، آقای حاج امیر طاهرخانی نماینده محترم شهر و آقای صادقی فرماندار محترم و دیگر عزیزان که برای تبریک به منزل ما تشریف آوردند ممنونم اما توقع من از دیگر مسئولین شهرستان چیز دیگری بود. من برای کسب این مقام در هلال احمر فعالیت نکردم اما بالاخره مقام من یک مقام کشوری بود آن هم از بین تمام اعضای سازمان جوانان هلال احمر ... بس ...


کلام آخر ؟

از کسی نمی­پرسند چه هنگام می­تواند خدانگهدار بگوید، اما من به تو از جنس بنفشه­های صبح سلامی دوباره می­گویم ...



مصاحبه از : سایت تاکستانی ها Takestaniha



نماد کاربر
bahoosh
كاربر فعال
كاربر فعال
 
پست ها : 59
تاريخ عضويت: دوشنبه مهر ماه 15, 1386 12:00 am
تشکر کرده: 2 بار
تشکر شده: 4 بار
امتياز: 1487

بازگشت به انجمن بانوان

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 0 مهمان