عملیات محرم از زبان سرتیپ دوم ستاد علی بسطامی

کلیه خاطرات، داستان ها و وصیت نامه شهدای عزیز در این قسمت وارد شود.

مدير انجمن: atr_zohoor

عملیات محرم از زبان سرتیپ دوم ستاد علی بسطامی

پستتوسط arash2014 » شنبه آبان ماه 17, 1393 7:49 am

پس از عملیات رمضان، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به منظور انهدام نیروی دشمن، آزادسازی اراضی ایران که همچنان در اشغال متجاوزین بود و نیز دستیابی و تصرف مواضع سرکوب، عملیات هایی را در منطقه غرب کشور طرح ریزی و اجرا کردند که اولین آنها عملیات مسلم بن عقیل در منطقه سومار و سپس عملیات محرم در منطقه دهلران بود
که در تاریخ 61/8/10 اجرا گردید.

     
     آمادگی یگانها بر ای اجرای عملیات
    در اواخر نيمه دوم مهر1361، تيپ3 زرهي همدان از لشكر 16 زرهي قزوین مسئوليت منطقه پدافندي تيپ 84 ( از شيخ حاوي در محور فكّه، تا رودخانه چنگوله در جنوب مهران ) را به عهده گرفت و تيپ را تعويض نمود. يگانهاي رزمي تابعه تيپ 84 پس از رهايي از خط مقدم در اطراف دچه، عين خوش و خرابه ابوغريب و در ميان تپه ماهورهاي رشته کوه تينه مستقر گرديدند و به امر آموزش و سازماندهي براي اجراي عمليات آتي پرداختند. گردان ما هم گروهانهاي رزمي را ابتدا به حوالي تپه هاي 202 انتقال داد و ستاد گردان در سنگرهاي قديمي كه تابستان مورد استفاده گردان بود، استقرار يافت. اما اين بار سنگرها از جانب نيروهاي خودي دچار تخريب و آسيب شده بودند و نياز به مقداري  بازسازي داشتند. هوا خُنك شده بود و مي توانستيم مدت زمان بيشتري را در طول روز به امر آموزش و آمادگي رزمي بپردازيم و يگانها تمرينات شبانه را هم اجرا مي كردند و بر حُسن اجراي آن هم نظارت مي شد. تلاش زيادي شد تا تيراندازي  انجام شود و سلاحها آزمايش شوند بخصوص در مورد سلاحهاي اجتماعي تمرين بيشتري شد و چند قبضه موشك انداز دراگون و ماليوتكاي موجود مورد آزمايش قرار گرفتند و در ميدان تير توسط استوار رفيعي راد تيراندازي آزمايشي بوسيله اين قبضه ها به عمل آمد.
    منطقه عمليات محرّم
در منطقه عمومي عين خوش ـ موسيان از توابع شهرستان دهلران واقع در ناحيه جنوب غربي كشور و در نوار مرزي اجرا شد كه شرايط اقليمي آن مانند مناطق گرمسيري خوزستان است.
    اهميّت منطقه عمليات محرّم
    بخشي از سرزمين مرزي ايران در غرب عين خوش ـ موسيان كه براي اجراي عمليات انتخاب شده بود، از نظر كاربُرد نظامي داراي اهميت ويژه اي است، زيرا در محدودة چزابه (شمال بستان) تا مهران، تنها دو معبر نظامي وجود دارد كه جهت مانور يك نيروي منظم مساعد هستند: يكي معبر پل كرخه (نادري) ـ چنانه ـ فكّه به طرف حلفائيه و العماره عراق، ديگري معبر عين خوش ـ شرهاني ـ زبيدات به طرف شهركهاي طيب و الكوت و منتهي به جاده سراسري عراق، بين شهرهاي علي غربي ـ طيب ـ حلفائيه و العماره؛ البته به جز اين دو معبر عمده راههاي ديگري وجود دارد كه ارتباط دو طرف مرز را برقرار مي نمايد؛ از جمله جاده بيات به طيب عراق، يا چيلات به شهر علي غربي كه در اين محدوده واقع هستند؛ ليكن چون هرگونه حركت وسايط نقليه و ادوات زرهي در اين راهها منحصراً متكي به جاده است و در بيشتر نقاط، جادة موجود فقط گنجايش عبور يك وسيلة نقليه را دارد و حركات خارج از جاده ميسر نيست، بنابراين چنين محورهايي قابل اعتماد نيستند زيرا به راحتي مي توان آن جاده را با  تخريب، احداث مانع و يا گماردن عناصر كمين در چند نقطة كمينگاه مسدود نمود. نيروهاي ارتش عراق هم در ابتداي تجاوز به خاك ايران، همين دو معبر را مورد استفاده قرار دادند و از پراكنده كردن نيروها در مناطق صعب العبور خودداري كردند . معبر عين خوش ـ زبيدات كه در محدودة عمليات محرّم واقع شده است ويژگيهايي دارد كه اين معبر را از جهاتي خطرناكتر از معبر فكّه براي كشور ما نموده است و بر حساسيت عراق به اين محور و اهميت آن مي افزايد از جمله :
    1- كوتاه بودن فاصلة مرز تا جادة اصلي و تنگه عين خوش
    2- وجود حوزه هاي نفتي بيات، چشمه خوش و سميده در مجاورت اين معبر
    3- وجود عوارض حساس بيشتر و سهولت حركت در اين معبر
    4- وجود شهر دهلران و مركز بخش موسيان در محدودة اين محور
    5- حوزة نفتي ابوغريب و زبيدات عراق در مجاورت مرز و همچنين حدود 70 حلقه چاههاي نفتي رميله و بزرگان عراق كه در صورت استقرار يگانهاي توپخانه ايران در مرز، زير آتش قرار مي گرفتند.
    هدفها در عمليات محرّم    
    هدف اصلي در عملیات محرم انهدام نيروهاي دشمن و تصرف نقاط مرتفع جبال حمرين و تسلط بر غرب اين رشته ارتفاعات بوده است.
    از اهداف دیگر اجرای عملیات در این منطقه میتوان موارد زیر را ذکر نمود :
    1- خارج كردن جادة عين خوش ـ دهلران بطول تقريبي70 كيلومتر از زير ديد و تير دشمن همچنين برقراري تأمين براي ساكنين شهرهاي دهلران و موسيان و روستاهاي تابعه.
    2-  آزاد سازي سرزمين هاي اشغالي در نوار مرزي .
    3- دستيابي به عوارض حساس منطقه و خارج كردن آن از كنترل دشمن بخصوص بلندي هاي رشته ارتفاعات حمرين و رودخانه دويرج كه به عنوان يك مانع طبيعي عمده در كنترل دشمن بود.
    4- خارج كردن ميدان نفتي بيات از كنترل دشمن و دستيابي به چاههاي نفتي منطقه ابوغريب و شرهاني عراق .
    5- تسلّط بر جاده ها و آماد راههاي تداركاتي ارتش عراق در عمق منطقه .
    6- بهره برداري سياسي و رواني از شكست نيروهاي عراق.
    آغازعمليات
           حدود 10:30 تا 11 شب، يگانها رسيدن خود به حاشيه رودخانه را گزارش دادند. سكوت راديويي شكست و ارسال پيامها شروع شد. سرگرد عبادالله مرادي فرمانده گردان 802 پياده كه از سَمتِ پاسگاه ربوط پيش مي رفت، ابتدا وضعيت بيشة حاشية رودخانه و دشواري عبور از آن را بيان كرد و بعد از ساعتي وضعيت طغياني رودخانه را مطرح كرد و با توجه به خطرات سيل، از فرماندهي تيپ 84 براي عبور يا عدم عبور كسب تكليف كرد. او توضيح مي داد كه در اثر سيل، آب رودخانه بالا آمده و قابل عبور نيست و مي گفت نياز به وسايل عبور مي باشد. به هر حال درگيري با يگانهاي تأميني دشمن در اطراف پل هاي چم هندي و چم سري شروع شد و نيروها به تبادل آتش پرداختند. مُكالمات فرماندهان يگانهاي بسيجي و ارتشي شنيده مي شد كه موقعيّت و پيشرفت يگان خود را گزارش مي دادند. بعد از ساعاتي درگيري متن پيامها حاكي از پيروزي و شكستن خط دفاعي دشمن بود. در اين بين سرگرد عَنبري فرمانده گردان 244 تانك بيشتر از همه شبكه را در اشغال خود داشت و از عملكرد خَدمه تانك و پيشروي آنان گزارش مي داد يا دستوراتي به يگانهايش صادر مي كرد. نيمه هاي شب خبر تصرف پل چم سري و عبور يگانهاي اين مِحور از رودخانه دويرج واصل شد و تعدادي تانك خودي هم قبل از طغيان رودخانه از اين محور و احتمالاً از گُدار كنار پل يا با استفاده از پل نظامي نصب شده توسط يگان پُل ارتش عبور كرده بودند و اين پيشروي در محور چم سري اوّلين پيروزي و در حقيقت كليد پيروزي دو تيپ ادغامي بود. ستوان محمّدرضا يادگاري فرمانده يكي از گروهانهاي گردان 182 نيز از انهدام يكدستگاه تانك دشمن خبر مي داد، شكست نيروهاي تأميني دشمن اغلب باعث اشتباه رزمندگان مي شد و فكر مي كردند مقاومت دشمن در هم شكسته است و بلافاصله خبر از پيروزي و انهدام دشمن توسط اشخاص مختلف داده مي شد. در صورتي كه نيروهاي تأميني دشمن با يك مقاومت اوّليه، توان و انسجام نيروهاي تَك ور ما را كاهش داده و باعث دشواري هاي زيادي مي شدند و از طرفي نيروي اصلي دشمن در خط مقدم را هوشيار مي كردند. برابر گزارش افراد اسير شده تعدادي از افراد يگانهاي تأميني دشمن هنگام عقب نشيني از رودخانه دويرج در رودخانه غرق شده و طعمة سيلاب گرديده بودند. انهدام تانك يا انفجار مهمات دشمن باعث ايجاد صدا و نور شد و البته صداي انفجارگلوله هاي آرپي جي 7 در آن هواي خنك و مرطوب مضاعف شنيده مي شد.
    
    نتیجه عملیات:
    1-  550  کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامی و حدود 300 کیلومتر مربع از خاک عراق آزاد شد.
    2- 10 پاسگاه مرزی و حوضچه های نفتی شرهانی و زبیدات عراق همراه با ارتفاعات حمرین و قله های 290 و 288 و 300 به تصرف نیروهای ایرانی درآمد.
    3-  6000 نفر کشته و زخمی و 3400 نفر به اسارت ایران درآمدند.
    4-  100 دستگاه تانک و نفربر و 200 دستگاه خودرو به همراه 12 فروند هواپیما منهدم شد و تعداد قابل توجهی ادوات زرهی و تجهیزات نظامی از جمله 149 دستگاه تانک و نفربر به غنیمت درآمد.
    اطلاعيه شماره 891 ارتش عراق
    يك نمونه از اطلاعيه هاي ارتش عراق كه در ساعت 2130 روز 11 آبان از رادیو صوت الجماهير عراق پخش شده و اظهارات يك اسير عراقي كه گوياي اهميت عمليات و شدت فشار بر نيروهاي بعثي است، به شرح زير نقل مي گردد:
    « اي ملّت عظيم عراق و اي فرزندان اُمت عرب، بار ديگر نيروهاي ايران شانس خود را در يك ماجراجويي نافرجام براي عبور از خط مرز به آزمايش گذاشتند و ديشب و امروز تلاش كردند از مرز بين الملل در استان ميسان عبور كنند ولي نيروهاي عراق توانستند ضربات سنگيني به نيروهاي ايران وارد سازند و نيروي هوايي عراق با اجراي 187 پرواز در منطقه نبرد شرق ميسان تلفات سنگيني به نيروهاي ايران وارد ساخت.»
    اظهارات يكي از فرماندهان ردة بالاي لشكر10 زرهي كه به دست رزمندگان اسير گرديد نیز به شرح زیر بود :
     ـ تيپ 505 لشكر 10 متلاشي گرديد و فرمانده تيپ با معاونين خود از صحنه نبرد فرار كردند و همين امر سبب متلاشي شدن اين تيپ گرديد.
     ـ تيپ هاي 17 و 24 زرهي عراق براي پاتك با عجله از شرق بصره به منطقة شرق عماره تغيير مكان داده اند.
    خاطره سرهنگ پرویز شرفیان از عملیات محرم:
    سرهنگ پرویز شرفیان که در عملیات محرم (10 آبان 1361) با درجه سروانی فرمانده گردان 111 تیپ 84 خرم آباد بود، بخشی از خاطرات خود را از آن زمان به اختصار بیان می نماید:
    "در آن زمان فرماندهی تیپ مستقل 84 را سرهنگ پیاده اسکندر بیرانوند بر عهده داشت و قرار بود تیپ، عملیات را در سه محور هدایت نماید لیکن به علت بارندگی شدید، جاری شدن سیل و طغیان رودخانه دویرج پیشروی از دو محور میسر نگردید و تنها از محوری به اجرا درآمد که گردان تحت فرماندهی من در آن عمل می کرد؛ چگونگی عملیات محرم به شرح زیر بود:
    گردان 111 پیاده که با گردانی از تیپ امام حسین (ع)، ادغامی عمل می کرد، حدود ساعت 7 شب از مواضع اولیه حرکت کرده و در ساعت 9 شب با عبور از خط پدافند خودی، پیشروی به سوی هدفها را آغاز نمود. هنگام پیشروی یک نفر راهنما و یک نفر مترجم زبان عربی که هر دو بومیان محلی بودند، گردان را به سمت هدف راهنمایی می کردند.
    ماموریت گردان ادغامی تصرف پل چم سری، پاکسازی جاده چم سری به سوی سه راهی العماره و ادامه تک تا ارتفاعات حمرین بود. حدود ساعت 11 شب به پل چم سری رسیدیم که در آن موقع قبل از رسیدن یگان به پل، دشمن آنرا منفجر کرده بود و به علت بارندگی شدید و ورود جریان سیلاب، عبور از رودخانه مشکل گردیده بود. جهت تسهیل عبور رزمندگان، توسط یگان مهندسی ارتش یک پل آماده در کنار پل تخریب شده چم سری نصب و آماده بهره برداری گردید، لیکن سیلاب جاری شده مقداری از روی پل را پوشانید و زیر آب فرو برد. در این موقع نور گلوله های منور دشمن، منطقه را روشن کرده بود. افراد ما و بسیجیان با کمک طناب توانستند از روی پل عبور کنند و به طرف هدف پیشروی نمایند. راهنمای محلی و یک نفر سرباز به عنوان تامین در جلوی یگان حرکت می کردند که در حین حرکت با مین دشمن برخورد نمودند و سرباز تأمین پای راست خود را در این حادثه از دست داد، سریعاً خود را به بالای سر او رساندم. آن سرباز شجاع به من گفت: شما به راه خود ادامه دهید، دست علی همراهتان، من آخرین لحظات عمرم می باشد. از این حادثه تلخ بسیار ناراحت شدم.
    در این فاصله افراد ما یک نفر از سرباز دشمن را دستگیر کردند، فرد اسیر از ما امان خواست، تقاضا نمود که او را نکشیم، این فرد اسیر اظهار داشت که معبر میدان مین را می شناسد و در صورتی که او را امان دهیم ما را به سلامت از میدان مین عبور داده و به طرف مواضع نیروهای عراقی هدایت خواهد کرد. با راهنمایی آن اسیر، ما به ستاد عملیاتی دشمن رسیدیم و همه را کشته یا اسیر نمودیم و بعد با برقراری تأمین دو طرف جاده به پیشروی خود ادامه دادیم.
    در این عملیان ستوان احمد صفایی که فرماندهی گروهان یکم گردان 111 را عهده دار بود، در همه جا همراه من بود و ضمن اداره یگان خود، دستورات مرا نیز به مورد اجرا می گذاشت. به پیشروی ادامه دادیم تعداد زیادی تانک و نفربر و خودرو آیفا و بنز سالم از دشمن به غنیمت گرفتیم.
    صبح روز اول عملیات، جناب سرهنگ بیرانوند فرمانده شجاع تیپ همراه معاونش جناب سرهنگ اسدالله حیدری به خط اول آمدند و پیروزی را به این جانب تبریک گفته و فرمودند فقط از محور شما پیشروی انجام گرفته است، گردان های دیگر امشب وارد عمل می شوند و عملیات را گسترش می دهند، که این چنین هم شد و شب شب مرحله دوم عملیات انجام گردید.
    چون گردان 111 در پیشروی خود ارتفاعات حمرین را پشت سر گذاشته و به دشت رسیده بود، بنابراین صبح زود به کمک لودرها خاکریز بزرگی جهت جان پناه و حفظ مواضع ایجاد کردیم. بنا به دستور تیپ، گردان 111 غروب روز دوم عملیات خط متصرفی را به یکی از گردان های دیگر تحویل داد و آماده اجرای مرحله سوم عملیات یعنی آزاد سازی ارتفاعات منطقه چم هندی گردید. شب سوم عملیات که گردان 111 به طور مستقل و بدون کمک یگانهای سپاه عمل می کرد طی یک درگیری شدید با نیروهای عراقی که در سمت چپ ما قرار داشتند، موفق شد منطقه را از لوث وجود دشمن پاکسازی نماید، ما به پیشروی خود ادامه دادیم و تا نزدیکی پاسگاه بجلیه و ارتفاع 178 رسیدیم و گردان را در ارتفاعات چم هندی به خط پدافندی آرایش داده و تحکیم هدف نمودیم.
    ساعت 8 صبح آن روز جناب سرهنگ حیدری معاونت محترم تیپ، از خط پدافند گردان بازدید نموده و اینجانب را مورد تفقد قرار دادند. بعد از برگشت آنان همچنان مشغول تحکیم مواضع بودیم که مورد اصابت ترکش گلوله خمپاره اندازه قرار گرفتم و به اورژانس تخلیه شده و از آنجا به بیمارستان نکویی قم اعزام گردیدم."

    فرشاد نژادخیر

    منابع:
    1- سرتیپ ستاد علی عبدی بسطامی، حمرین، هیأت معارف جنگ شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، تهران، عرشان، 1383
    2- کتاب اطلس نبردهای ماندگار نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی سازمان ایثارگران ارتش.



arash2014
کاربر جدید
کاربر جدید
 
پست ها : 1
تاريخ عضويت: شنبه آبان ماه 17, 1393 7:44 am
تشکر کرده: 0 دفعه
تشکر شده: 0 دفعه
امتياز: 10

بازگشت به خاطرات و وصایا

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 0 مهمان