ناگفته‌های زلزله آذربایجان

آشنایی با حوادث و بلایای طبیعی نظیر سیل، زلزله ، طوفان وآموزش های مربوط به مقابله با آن

ناگفته‌های زلزله آذربایجان

پستتوسط hezar » سه شنبه مهر ماه 4, 1391 11:20 am

.


ناگفته‌های زلزله آذربایجان


شب بیست و سوم ماه رمضان در حالی که روزه‌داران به پیشباز احیای شب‌های قدر می‌رفتند، زلزله‌ای 6.2 ریشتری 89 روستای آذربایجان شرقی را به شدت لرزاند. روستاهایی واقع در سردسیرترین استان ایران و شاید باورپذیر نباشد که از بد واقعه ورزقان، هریس و اهر سه شهرستان درگیر زلزله سردسیر‌ترین مناطق در استان سردسیر ایران باشند، آنهم با 1900 متر ارتفاع از سطح دریا.
به گفته اهالی منطقه حداکثر تا یک ماه دیگر دمای هوا در این روستاها به چند درجه زیر صفر رسیده و برف دشت‌های وسیع و دامنه‌های سرسبز و کوهستانی منطقه را سپیدپوش می‌کند و در شب یلدایی زمستان این دما تا 40 درجه زیر صفر نیز خواهد رسید.

حال آنکه در 89 روستا ده‌ها هزار چادر برپا شده و آوارگان پر‌شمار زلزله روزهای خود را به انتظار فرا رسیدن زمستان‌ سرد در این چادرها شب می‌کنند.


* برگزاری اربعین قربانیان در جمعه‌ای که گذشت

در جمعه‌ای که گذشت مراسم اربعین و به قول خودمان چهلم جانباختگان این حادثه بود. در میان مغایرت‌های آماری دستگاه‌ها از تعداد جانباختگان، سپاه معتقد است بر اساس کار میدانی که در منطقه انجام داده است، آمارهایش از همه صحیح‌تر است، 278 قربانی در زلزله 21 مردادماه.
    
وقوع سرمای شدید و زود هنگام همه را به صرافت ساختن هر چه سریعتر خانه‌های زلزله‌زدگان انداخته است در این میان از 20 هزار واحدی که قرار است احداث شود ساخت 2 هزار واحد را بسیج سازندگی تحت پوشش سپاه پاسداران عهده‌دار شده است.

درک مسئله در ابتدا ساده به نظر می‌رسد، اما واقعیتی که در پوشش این مسئولیت اتفاق افتاده بسیار جالب و حتی حیرت‌انگیز است، اتفاقاتی که تلاش می‌شود در این گزارش گوشه‌هایی کوچک از آن شاید در حد یک سفر یک روزه به چند روستای آوار شده از رهگذر زلزله به تصویر کشیده شود.

* حرکت از تهران و بعد تبریز
گزارش خبرنگار اقتصادی فارس حاکی است که سفر گروه خبری که تحت پوشش سازمان بسیج سازندگی عازم 4 روستای زلزله زده شدند، پس از پرواز از تهران به تبریز آغاز و به دلیل محدودیت زمانی به بازدید از چهار روستای شهرستان ورزقان ختم شد.
    
ون حامل اکیپ خبری در جاده ورزقان با کامیون‌ها و تریلرهای بسیاری همراه می‌شود که در حال حمل مصالح ساختمانی مختلف به روستاهای تخریب شده‌اند.


         
    

کامیون‌ها و تریلرهای حامل آجر، اسکلت‌های فلزی پیش ساخته، میلگرد، تیرچه بلوک و .... عبور این خودروهای سنگین به کرات در جاده مشاهده می‌شود و البته چادرهای سفید رنگ هلال احمر که تا چشم کار می‌کند همه جا برپا شده‌اند. گاهی در دشت‌ها و باغات دور از خانه‌های ویران شده و گاهی نیز در فاصله چند متری و با فاصله از ساختمان‌ها و در  خیابان‌.

با گذشت 48 روز زندگی در چادرها به روال معمول تبدیل شده و زلزله‌زدگان پذیرفته‌اند که باید مدت زمانی را با این شرایط کنار بیایند.
    
وسایل زندگی توسط کمک‌های مردمی و هلال احمر در اختیار مردم قرار داده شده و در اغلب چادرها دستگاه‌های تلویزیون 21 اینچ جلب توجه می‌کنند.

در این میان دستشویی و حمام‌های صحرایی نصب شده در نزدیکی چادرها شرایط را برای دوران گذار تکمیل‌تر کرده‌اند.
    
یکی از راهنمایان گروه توضیح می‌دهد که قیمت هر یک از چادرهای هلال احمر که در اختیار زلزله‌زدگان قرار داده شده 500 هزار تومان است و این به خاطر جنس خاصی است که این چادرها باید داشته باشند.



         
         
او همچنین توضیح می‌دهد که پس از زلزله 3 ساعت اول زمان حیاتی است و بیشتر کسانی که زیر آوار مانده‌اند اگر در این 3 ساعت نجات پیدا نکنند از بین می‌روند.       


* دولت کمک می‌کند، ملت نمی‌گذارند

روستای چای کندی از نخستین روستاهایی است که در مسیر تبریز - ورزقان گرفتار لرزش‌های شدید زمین شده است، روستاییان این منطقه می‌گویند ساعت 5 بعدازظهر بود که 3 زلزله در مدت چهل دقیقه به وقوع پیوست. دومین زلزله که 12 دقیقه بعد رخ می‌دهد شدیدتر بوده و بنا به گفته روستاییان 19 ثانیه ادامه داشته است هر چند برخی عنوان می‌کنند دستگاه‌های آنان زمان زلزله دوم را 16 ثانیه ثبت کرده است. بخش اعظم خرابی‌ها را هم همان به بار آورده است.
    
این روستا چند زخمی داشته و خوشبختانه زلزله نتوانسته است قربانی از آن بگیرد .

2 پیرزن که در چادرشان نشسته‌اند توضیح می‌دهند که کمک‌رسانی‌ها خوب بوده اما توزیع به خوبی انجام نمی‌شود یکی از آنها با زبان آذری می‌گوید دولت به ما می‌رسد، اما مردم نمی‌گذارند، کمک‌ها که می‌رسد آنها که زرنگ‌ترند می‌گیرند و چیزی نصیب ما که پیریم نمی‌شود.


         
مرد میانسال دیگری که لباس محلی به تن دارد هم وارد بحث شده و صحبت‌های 2 هم ولایتی‌اش را تأیید می‌کند. با او از ده‌ها چادر برپا شده در امتداد جاده جدا شده و راهی روستا می‌شویم تا ویرانه‌ها را نشانمان بدهد.

او  هم معتقد است: کمک‌ها دیمی توزیع می‌شود.
    
و اضافه می‌کند:هم ولایتی‌های ما که ده‌ها سال است اینجا را ترک کرده و ساکن تبریز شده‌اند، حال بازگشته و ادعا می‌کند که ساکن اینجا هستند و مصالح ساختمانی مثل سیمان را می‌گیرند و می‌برند.
    
مغایرت‌های آماری که اخیراً خبر آن توسط خبرگزاری فارس از آمار زلزله‌زدگان منتشر شد گفته‌های روستاییان چای کندی را تأیید می‌کند،چرا که طبق آمارهای مطرح قبلا 20 هزار خانوار در این مناطق یارانه نقدی می‌گرفتند، اما الان آمارها تعداد زلزله‌زدگان را 40 هزار نفر نشان می‌دهد.!

* دام‌هایمان را به نصف قیمت می‌فروشیم؛ یک ماه دیگر تلف می‌شوند

    
جوان دیگری که لباس‌های محلی‌‌اش را سرتا پا خاک و غبار پوشانده و پس از اصرار خودش را محمد معرفی می‌کند، می‌گوید خاک‌برداری اینجا تمام شده و ساخت و ساز دو، سه واحد هم شروع شده است اما فکر نمی‌کنیم تا 2، 3 سال دیگر هم به اتمام برسد.

و در استدلال این ادعا اضافه می‌کند، اینجا منطقه سردسیر است تا یک ماه دیگر بارش برف شروع می‌شود چطور می‌خواهند در برف خانه بسازند؟



* عملکرد وزارت مسکن و شهرسازی بهتر از وزارت جهاد

محمد در عین حال اذعان دارد عملکرد وزارت مسکن و شهرسازی بهتر بوده بالاخره مقداری مصالح آورده‌اند و کار را شروع کرده‌اند، اما وزارت جهاد برای حمایت از دامداری روستای ما هنوز اقدامی انجام نداده است.
    
او می‌گوید: جایی برای نگهداری گاو و گوسفندهایمان نداریم و به همین خاطر انها را به نصف قیمت می‌فروشیم، اگر وزارت جهاد کمک می‌کرد و جا برای دام ما فراهم می‌کرد چرا باید گوسفندانمان را به نصف قیمت بفروشیم؟با این شرایط یک ماه دیگر که برف بیاید دام‌ها از بین می‌روند.


         

         
او تأکید می‌کند وزارت جهاد کشاورزی هیچ کمکی به ما نکرد و تا دو سال دیگر هم به نظر نمی‌رسد،برای دام ما یک طویله بسازد یا خسارتی بدهد.

این جوان زلزله زده به صحبت‌هایش گلایه از دهیار ده را هم اضافه می‌کند که کارمند دولت است و پیگیر مشکلات آنان نیست و تأکید می‌کند که حتما این‌ را بنویسم.
    
          

*اسکلت‌های پیش ساخته آبی رنگ و امید به سرپناه های مقاوم آینده
    
حرف‌های محمد تمام می‌شود و اسکلت‌های آبی رنگ و پیش ساخته فلزی تخلیه شده در کنار چادرها امید خانه‌هایی را می‌دهند که دیر یا زود سرپناه چادرنشینان زلزله امروز می‌شوند.

نگرانی از سرمای استخوان سوز چادرهای برپا شده اولویت خانه‌دار شدن زلزله‌زدگان را توی چشم می‌کوبد و به همین دلیل تمام توان‌ها بسیج شده است که خانه‌ها را از نو بسازند آن هم نه خشتی و گلی بلکه بتنی و سیمانی و مقاوم در برابر زلزله‌های احتمالی آینده، اما کمتر حمایت از اشتغال این مناطق که بخش عمده آن نیز دامداری است مورد توجه قرار گرفته است.
    
به قول محمد یک ماه دیگر سرما شدید می‌شود،دام‌ها نیز بی‌سرپناه مانده‌اند که یا باید به ثمن بخس فروخته شوند و یا از سرما تلف.

راستی با چه ارقامی حجم این خسارت که مصیبتی مضاعف بر دیگر مصیبت‌های آنان است را باید نوشت؟وضعیت‌ دام‌هایی که امروز شادمانه و با آرامش در دشت‌های فراخ و سرسبز آذربایجان به چرا مشغول‌اند فردا چه می‌شوند؟
    



پایان بخش اول (به نقل از خبرگزاری فارس)
ادامه دارد....











در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط hezar در سه شنبه مهر ماه 4, 1391 11:21 am .
نماد کاربر
hezar
کاربر خيلي فعال
کاربر خيلي فعال
 
پست ها : 72
تاريخ عضويت: چهارشنبه بهمن ماه 5, 1389 12:00 am
تشکر کرده: 1 دفعه
تشکر شده: 1 دفعه
امتياز: 702

بازگشت به حوادث و بلایای طبیعی

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 0 مهمان